یعقوب صحاف، چهره ماندگار موسیقی خراسان

یعقوب صحاف

یعقوب صحاف در سال 1325 در شهر مقدس مشهد زاده شد. در حدود سن 2 سالگی حادثه ای برای ایشان رخ داد که منجر به از دست رفتن بینایی ایشان شد. در سن 3 سالگی نیز پدرشان به رحمت ایزدی پیوست. علاقه ای که استاد صحاف به موسیقی داشتند از کودکی بسیار زیاد بود و همین باعث شد تا در سال 1336 برای فراگیری موسیقی و خط بریل راهی تهران شود. در بدو ورود با پشتکار فراوان تحصیل در دو رشته موسیقی ایران و موسیقی کلاسیک جهانی را آغاز کرد. ایشان به مدت 4 سال در موسسه شبانه روزی رودکی تحت نظر اساتید برجسته ای همچون استاد حسینعلی وزیری تبار، استاد منوچهر رشیدی، استاد جواد معروفی و چندین استاد دیگر به تحصیل پرداخت.

صحبت ایشان از دوران تحصیل “آن موقع کامپیوتر، واکمن، ضبط صوت و نرم افزارهای مخصوصی که الان در دسترس نابینایان هست در کار نبود، منابع کم و محدود بودند و ما به هزار مکافات درس می خواندیم. توی مدرسه معلم ها کتاب را به ما دیکته می کردند، فرصتی برای درس دادن آن ها نمی ماند و ما مجبور بودیم خودمان درس ها را بخوانیم.”

یعقوب صحاف بعد از گذراندن تحصیلات به مشهد بازگشتند. در آن سال ها ایشان اولین کسی بودند که در مشهد خط بریل را فراگرفته بودند و این باعث تعجب همگان شده بود. بعد از مدتی ایشان در دانشگاه فردوسی مشهد و در رشته روانشناسی به تحصیل پرداختند. صحبت استاد صحاف ” من در بین نابینایان خراسانی جزء اولین کسانی بودم که وارد دانشگاه می شدم و این موضوع برای خیلی ها جالب بود.”

استاد صحاف علاقه وافری به موسیقی داشتند، اما امکانات زیادی در دسترس نداشتند، از طرفی تهیه منابع و کتاب نیز بسیار دشوار بود. در آن سال ها در سطح کشور کتاب معمولی برای نابینایان پیدا نمی شد، در نتیجه پیدا کردن کتاب های تخصصی در زمینه موسیقی بسیار دشوار بود. ایشان از طریق مکاتبه با نهادهای علمی و فرهنگی خارج از کشور منابع مورد نیاز خود را پیدا می کردند. در همین راستا و با زحمت فراوان استاد صحاف نوازندگی پیانو، ارگ، سلفژ، هارمونی، کنترپوان، آهنگسازی، فرم، سازشناسی، ارکستراسیون و تاریخ موسیقی را فرا گرفتند.

در دوران دانشجویی و تحصیل، در آموزشگاه موسیقی نیز مدرس بودند. در همین سال ها ایشان با همسرشان که مسئول دفتر آموزشگاه موسیقی بودند آشنا شدند و در سال 1361 ازدواج کردند. حاصل این ازدواج یک دختر و یک پسر است که هر دو آن ها نیز در زمینه موسیقی مشغول به فعالیت هستند.

استاد صحاف در مدتی نیز در فرهنگ و ارشاد در نقش کارشناس مسئول موسیقی اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان به عنوان مدرس و  محقق موسیقی مشغول به کار بودند و در همین زمان برای ایشان شرایط مناسبی فراهم شد تا بتوانند فضای موسیقی خراسان را تغییر بدهند و نوعی نگرش علمی نسبت به آن به وجود آورند. از اهداف عالیه ایشان معرفی موسیقی به صورت هنری هدفمند، اصولی و آکادمیک در سطح استان بود. ایشان موفق شدند تا نگاه علمی و جدید در ارتباط با موسیقی را در میان هنرمندان و مردم ایجاد کنند.

آهنگسازی و تنظیم و تصنیف “باران” برای واحد موسیقی صدا و سیما آخرین اثر این استاد برجسته است. این اثر در دهمین جشنواره تولیدات صدا و سیمای مراکز استان ها باعث تعجب داوران شد. این اثر با همراهی 12 نوازنده و بیش از 50 نفر در گروه کر اجرا و ضبط شد. توضیح ایشان در خصوص این قطعه :

” این قطعه در قالب ارکسترال و با تلفیقی از سازهای مختلف اجرا و ضبط شده، شعر این اثر از اشعار محلی خراسان گرفته شده و  از دعای باران مردم این خطه حکایت می کند. این اثر از سه قسمت مجزا یعنی التجا، دعای باران و استجابت دعا تشکیل شده که با وجود تفکیک، قابلیت ترکیب و پخش به شکل پیوسته را دارد.”

از جمله افتخارات ایشان در سال 1364 دریافت جایزه برتر آهنگسازی جشنواره فجر و جایزه برتر آهنگسازی نخستین جشنواره سرود ها و آهنگ های انقلابی است

یعقوب صحاف در چندین جشنواره سروده های استانی و کشوری به عنوان سرداور حضور داشت

عنوان بهترین آهنگسازی ارکسترال در سال 1381 به ایشان اعطا شد

مکاتبات و ارتباطات مستمر ایشان با اساتید جهان و متخصصانی نظیر مک فرسون منجر به تحقیقاتی غنی در خصوص موسیقی محلی خراسان شد

صحاف با دانشی فراوان در سال 1382 کتابی تحت عنوان دیدخوانی و دیدسرایی را تالیف کرد که با استقبال فراوان روبه رو شده و  بیش از 11 بار تجدید چاپ شد.

ایشان  در حال حاضر عضو شورای شعر و موسیقی صدا و سیمای استان خراسان رضوی و عضو هیئت مدیره انجمن موسیقی استان خراسان هستند.

مقالات

 آسیب‌شناسی عملکرد شهربازی  پارک ملت مشهد

ایجاد یک شهربازی صرفاً ایجاد یک مکان نیست که با متر یا مساحت و فعالیت و بازی‌های درونش آن را فهم کرد. شهربازی در مقیاس خودش، در مکان‌‌‌ِ بودن خودش، معرف یک نوع نگاه به شهر بزرگ‌تری هست که ما را در برگرفته است

رستم از من چه می‌خواهد؟ من از او؟

اگر از خیابان خیام، منطقه گردشگری سپاد عبور کرده باشید، حتماً مجسمه‌ی غول‌پیکر رستم، ایستاده در  ورودی شهربازی قهرمانان را دیده‌اید. مجسمه‌ای غول‌پیکر که بی‌شباهت به رؤیای کودکان نیست.

مبلمان شهری نیاز اساسی شهرهای خلاق و تعامل محور

امـروزه نقـش مبلمـان شـهری در خدمت رسـانی بـه شـهروندان بـر کسـی پوشـیده نیسـت؛ چـرا كـه مسـلم اسـت علاوه بـر خدمات رسـانی، حفـظ هویـت و زیبایـی سـیمای شـهری نیـز از اولویت بالایی برخـوردار اسـت. گسـترش صنعـت و مدرنیتـه در قـرن اخیـر و رشـد روزافـزون شهرنشـینی، پیامدهـای متعـددی را در زندگـی شـهری بـه ارمغـان آورده اسـت.

کارکرد تزئینات شهری در انعکاس هویت و فرهنگ شهرها

هـدف والا از زیباسـازی یـک شـهر ایجـاد محیطـی جـذاب، شـاد، خلاق و پرورنـده بـرای شـهروندان سـاکن در آن اسـت. محیطـی کـه علاوه بـر ارضـای حـس زیبایی‌شناسی سـاکنان خـود، قـادر باشـد تـا حداکثـر ارتبـاط را بـا مـردم و فرهنـگ جامعـه برقـرار سـازد. در ایـن میـان اسـتفاده از تزئینـات شـهری بـا پارچـه بـه دلیـل برخـورداری از شاخصه‌هایی […]