از کوه قاف تا میدان فردوسی

نگاهی به فعالیت‌های هنری استاد میرحسن ارژنگ‌نژاد مجسمه‌ساز صاحب نام مشهدی

کمال خجندی

دو مجسمه تاریخی فردوسی در مشهد با نام دو مجسمه‌ساز صاحب‌نام پیوند خورده است؛ «ابوالحسن صدیقی» اهل تهران و «حسن ارژنگ» مشهدی. فردوسی نشسته در آرامگاه حکیم توس را ابوالحسن صدیقی حوالی سال 48 ساخته، و فردوسی ایستاده در میدان فردوسی سال 1338 با همکاری حسن ارژنگ ساخته شده.

در این میان، فردوسی ایستاده در میدان فردوسی مشهد، حالا عنوان قدیمی‌ترین مجسمه حال حاضر مشهد را هم از آن خود کرده و نام سازنده‌اش را در تاریخ مشهد، به ثبت رسانده است.

به نام ارژنگ

«میرحسن ارژنگ‌نژاد» سال 1300 در مشهد به دنیا آمد. خاندان ارژنگ اما اصالت مشهدی نداشتند. آن‌ها از کرانه‌های شمال غربی دریای کاسپین به ایران آمده بودند؛ از باکو در قفقاز، از دامنه‌های کوه قاف.

پژوهشگران، منطقه وسیع قفقاز را الهام‌بخش اسطوره کوه قاف می‌دانند. اسم قفقاز هم یادآور همین کوه اسطوره‌ای است؛ قفقاز، تلفظی است از «قاف‌کوه». منطقه قفقاز، ارتباط پیوسته‌ای با ایران کهن دارد. اقوام ساکن در قفقاز، جزیی از اقوام ایرانی هستند. برای همین هم در سال‌های سیطره شوروی، بسیاری از خانواده‌های قفقازی به ایران مهاجرت کردند. خانواده ارژنگ، از همان مهاجرین بودند؛ و دور نیست که عشق و علاقه به اساطیر و تاریخ ایران‌زمین ریشه در همین پیوند داشته باشد.

استاد ارژنگ دوران کودکی را در مشهد گذراند؛ شهر در آن‌سال‌ها آنقدرها بزرگ نبود و عمدتا شامل محلاتی بر گرداگرد حرم مطهر و جغرافیای اطراف آن می‌شد. او در دبستان عنصری، مدرسه‌ای کوچک در حاشیه خیابان امام‌ رضا(ع) حوالی چهارراه عنصری، درس خواند.

حسن ارژنگ هنوز 15 سال نداشت که ابتدا پدر و بعد از آن، مادرش را از دست داد و مجبور شد برای کار به تهران برود. او در تهران شاگرد شوهرخاله‌اش شد؛ شاگرد «غلامرضا رحیم‌زاده ارژنگ»، مجسمه‌ساز صاحب‌نام.

استاد غلامرضا رحیم زاده ارژنگ

«غلامرضا رحیم‌اف» همراه با خانواده‌اش بین سال‌های 1300 تا 1305 از باکو به مشهد و سپس به تهران آمده بود. او در تهران نام خانوادگی «رحیم‌زاده» را برگزیده بود و به خاطر آن‌که نقاشی هم می‌کرد، «ارژنگ» را هم به آن افزوده بود؛ عنوانی که میرحسن هم، بعد از ازدواج با «ستاره» دختر استاد رحیم‌زاده، آن را به نام خانوادگی‌اش افزود.

بنظر می‌رسد انتخاب عنوان «ارژنگ» که نام کتاب کهن نقاشی‌های «مانی»، پیامبر نقاش ایرانی است، در آن سال‌ها بویژه در میان هنرمندان نقاش نام متداولی بوده چنان‌که استاد مرحوم «عباس رسام ارژنگی» هم از همین نام بهره برده است…

کارگاهی پشت مدرسه سپهسالار

برای بیش از دو دهه، غلامرضا رحیم‌زاده ارژنگ به همراه میرحسن ارژنگ‌نژاد و اسماعیل ارژنگ(پسر استاد رحیم‌زاده) تیم مجسمه‌سازی پرکاری بودند که در کارگاهی پشت مدرسه سپهسالار در کوچه اعتبار، آثار بسیاری را در هنر مجسمه‌سازی خلق کردند. تندیس «نبرد گرشاسب با اژدها» در میدان باغشاه(میدان حر)، نقش‌برجسته «انوشیروان دادگر» در کاخ دادگستری، نقش‌برجسته «بهرام گور و خسروپرویز» در ورودی کاخ سفید در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، حاصل کار همین تیم است که البته امضای«رحیم‌زاده» را در پای خود دارند.

تیم مجسمه‌سازی ارژنگ در همان سال‌ها یک اثر ماندگار دیگر هم خلق کرد. «کتاب ارژنگ» یک راهنمای نقاشی‌های ساده بود که کودکان و نوجوانان می‌توانستند طرح‌های آن را به عنوان الگوهای ساده نقاشی(و رنگ‌آمیزی) به کار ببرند. کتاب ارژنگ برای چند نسل از ایرانی‌ها، آشناست؛ و کمتر کسی است که بداند این کتاب هم، کار همان مجسمه‌سازهاست.

مجسمه فردوسی را هم غلامرضا رحیم‌زاده با همکاری حسن ارژنگ و اسماعیل ارژنگ ساخت. خرداد 1338 مجسمه

مجسمه برنزی فردوسی، که به‌شیوه ریختگی آماده شده بود، در میدان فردوسی تهران، رونمایی شد.

این مجسمه 5 متری، حوالی 12 سال در میدان فردوسی، نظاره‌گر آمد و شد تهرانی‌ها بود تا آن‌که ساخت و سازهای نوین در مشهد آغاز شد؛ ساخت و سازهایی که می‌خواست چهره‌ای تازه‌ از این شهر مذهبی را نمایش بگذارد.

لباس نو بر تن مشهد

«عبدالعظیم ولیان» یکی از مجریان اصلی اصلاحات ارضی رژیم پهلوی بود؛ سرهنگ مقتدر ارتش که از دایره خدمات نظامی به دایره خدمات کشوری آمده بود. ولیان سال 1353 به نیابت تولیت آستان قدس رضوی و استانداری خراسان منصوب شد تا لباسی نو بر تن مشهد کند.

استاندار تازه، بازپیرایی بافت قدیمی اطراف حرم را در دستور کار داشت. تخریب بافت اطراف حرم مطهر و تبدیل آن به رینگ فضای سبز، از اقدامات ولیان بود. او همچنین بازاریان اطراف حرم مطهر را که در این طرح‌های نوسازی، مغازه‌های خود را از دست داده بودند، در بنای تازه‌تاسیس بازار رضا(ع) جای داد.

عبدالعظیم ولیان، علاوه بر این‌ها، بانی ساخت یک مجموعه آپارتمان هم شد؛ «آپارتمان‌های مرتفع» نماد نوجویی در معماری مشهد بود؛ اما این نوجویی باید به ریشه‌های کهن هم پیوند می‌خورد. میدان فردوسی، برای همین ساخته شد؛ میدانی درست در امتداد «بالا‌خیابان» که از سوی دیگر، پهلو به پهلوی آپارتمان‌های مرتع بود.

سال 1350، مجسمه برنزی فردوسی از تهران به مشهد آورده شد تا معماری میدان فردوسی را کامل کند. میرحسن ارژنگ‌نژاد بر این جابجایی و نصب، نظارت داشت. کار نصب مجسمه با دقت فراوان انجام شد؛ هرچند استاد ارژنگ، از پایه 7 متری آماده شده برای مجسمه رضایت نداشت. میرحسن ارژنگ‌نژاد این پایه سنگی را ناتمام یا به‌قول خودش «کال‌تراش» می‌دانست.

مجسمه برنزی فردوسی.( عکس مهدی جهانگیر)

مجسمه فردوسی، باب آشنایی مشهدی‌ها با میرحسن ارژنگ‌نژاد را هم باز کرد. شهرداری مشهد ساخت 12 سردیس از مشاهیر ایران‌زمین را به هنرمند مجسمه‌ساز مشهدی سفارش داد تا استاد آن‌ها را کارگاه کوچکش در خیابان کاخ تهران بسازد. «اشک اول»، «ابومسلم خراسانی»، «یعقوب لیث صفار»، «نصر بن احمد سامانی»، «رودکی»، «محمد عبدالرزاق توسی»، «فردوسی توسی»، «خواجه نظام‌الملک توسی»، «خواجه نصیرالدین توسی»، «ابوعلی سینا»، «ابوریحان بیرونی» و «نادر شاه افشار» 12 تندیسی است که استاد میرحسن ارژنگ‌نژاد ساخت. سردیس‌ها همان سال‌ها ادر پارک ملت مشهد، نصب شد. این مجسمه‌ها هنوز هم همان‌جا هستند.

به همت بنیاد ارژنگ

«آرش کمانگیر»، از دیگر آثار شهری استاد میرحسن ارژنگ‌نژاد است. این اثر در گروه مجسمه‌ساز آرش، خلق شده است؛ گروهی مرکب از استاد ارژنگ، «اكبر وزیری»، «حسین ونکی» و «ابوذر ونكی». تندیس آرش کمانگیر با هفت متر ارتفاع، بهمن‌ماه 86 در مقابل کاخ‌موزه ملت در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد نصب شد.

استاد میرحسن ارژنگ‌نژاد آخرین بازمانده از جمع نخستین مجسمه‌سازان خاندان ارژنگ، ظهر ۲۵ مردادماه در سن ۱۰۱ سالگی درگذشت.

استاد میرحسن ارژنگ نژاد

تجربه‌های هنری او در کنار تجربه‌های اسماعیل ارژنگ و نیز دستاوردهای هنری غلامرضا رحیم‌زاده ارژنگ حالا به همت «بنیاد ارژنگ» در حال مستندسازی و ثبت و ضبط است.

پی نوشت: «این مقاله با همکاری و هدایت سرکار خانم زهرا رسولی و بنیاد ارژنگ تهیه شده است.»

مقالات

 آسیب‌شناسی عملکرد شهربازی  پارک ملت مشهد

ایجاد یک شهربازی صرفاً ایجاد یک مکان نیست که با متر یا مساحت و فعالیت و بازی‌های درونش آن را فهم کرد. شهربازی در مقیاس خودش، در مکان‌‌‌ِ بودن خودش، معرف یک نوع نگاه به شهر بزرگ‌تری هست که ما را در برگرفته است

رستم از من چه می‌خواهد؟ من از او؟

اگر از خیابان خیام، منطقه گردشگری سپاد عبور کرده باشید، حتماً مجسمه‌ی غول‌پیکر رستم، ایستاده در  ورودی شهربازی قهرمانان را دیده‌اید. مجسمه‌ای غول‌پیکر که بی‌شباهت به رؤیای کودکان نیست.

مبلمان شهری نیاز اساسی شهرهای خلاق و تعامل محور

امـروزه نقـش مبلمـان شـهری در خدمت رسـانی بـه شـهروندان بـر کسـی پوشـیده نیسـت؛ چـرا كـه مسـلم اسـت علاوه بـر خدمات رسـانی، حفـظ هویـت و زیبایـی سـیمای شـهری نیـز از اولویت بالایی برخـوردار اسـت. گسـترش صنعـت و مدرنیتـه در قـرن اخیـر و رشـد روزافـزون شهرنشـینی، پیامدهـای متعـددی را در زندگـی شـهری بـه ارمغـان آورده اسـت.

کارکرد تزئینات شهری در انعکاس هویت و فرهنگ شهرها

هـدف والا از زیباسـازی یـک شـهر ایجـاد محیطـی جـذاب، شـاد، خلاق و پرورنـده بـرای شـهروندان سـاکن در آن اسـت. محیطـی کـه علاوه بـر ارضـای حـس زیبایی‌شناسی سـاکنان خـود، قـادر باشـد تـا حداکثـر ارتبـاط را بـا مـردم و فرهنـگ جامعـه برقـرار سـازد. در ایـن میـان اسـتفاده از تزئینـات شـهری بـا پارچـه بـه دلیـل برخـورداری از شاخصه‌هایی […]