درباره‌ی مینی‌سریال سؤتفاهم:

مینی‌سریال سؤتفاهم

اصل بر سؤتفاهم است!

اگر من جای دیگری بودم چه می‌کردم؟ به‌جای همسر افشین، به‌جای خاله‌ی افشین، مسافران اسنپ، ابی و بقیه…

بخش عمده‌ی شخصیت ما در ارتباط با دیگران ساخته می‌شود. دیگری آینه‌ای است از آن‌چه قرار است به ما نشان داده شود. از آن‌چه هستم؛ اما این آینه آن‌قدرها هم شفاف نیست یا می‌توان گفت بیشتر وقت‌ها، از صافی رفتاری دیگری عبور می‌کند و تصویری عیان از ما به ما منتقل نمی‌کند. صافی‌ای که از سبقه‌ی روان، خانواده، اجتماع آسیب‌دیده شکل گرفته است یا حتی می‌توان گفت دفرم شده است.

همسر افشین، دچار سؤتفاهم است. درِ گفتگو برای آن‌ها بسته است و موقعیت‌هایی را به‌وجود آورده است که از آسمان و زمین به جهان افشین می‌ریزد تا او در موقعیتش بیشتر فروبرود. با شخصیت افشین آن‌چنان همذات‌پنداری‌ای نمی‌شود کرد. اگر چه مصائبی که برای او رخ می‌دهند به دور از اراده‌ی اوست، اما سایر وجوه رفتاری‌اش، نمی‌گذارد که مخاطب آن‌قدر ها هم حق را به او بدهد اگر چه می‌داند او در این موقعیت دخالتی نداشته است و همه چیز از بیرون و از چشم همسر افشین جور دیگر دیده می‌شود.

لوکشین اصلی مینی‌سریال سؤتفاهم، شهربازی قهرمانان مشهد است با سر در بزرگ رستم که در صحنه‌ی پایانی افشین با او تنها شده‌است. رستم، نماد قهرمانی است آن چیزی که در شخصیت‌های مینی‌سریال سؤتفاهم حتی در وجوه فردی هم دیده نمی‌شود. ابی کارش را ترک می‌کند چون قهرمانان هندبال هر شب او را شکست می‌دهند، افشین تلاشی برای بازکردن در گفتگو نمی‌کند و اگر موقعیتی پیش می‌آید که امکان نزدیکی بیشتر با همسرش اتفاق بیفتد، به‌سادگی ازدست می‌دهد. انفعال صفت بارز شخصیت‌های اصلی مینی‌سریال سؤتفاهم است که از دل آن کمدی تولید شده‌است. در چرخه‌ی بی‌امان خاکستری‌ها هر شخصیت موقعیتی پیدا کرده است تا از دیگری چند قدمی جلو بزند که سگ گازش نگیرد. اگر چنین باشد و تنهایی پایان ناخوش ماجرا باشد همان بهتر که چون رستم تنها و استوار ایستاد و در این چرخه‌ی مسموم نیفتاد؛ هرچند از بد حادثه ما مجسمه نیستیم و سؤتفاهم‌ها ادامه دارند همچون دردها…

محسن سراجی

مقالات

تم‌فود شهر رؤیایی پدیده شاندیز  

افسانه‌ها با ساختن آغاز می‌شوند. اگرچه در تفسير اساطير و افسانه‌هاي هـر قـوم بايـد مناسـبات و مجموعه فرهنگ و نظام ارزشي حاكم بـر آن جماعـت را مـدنظر قـرار داد ! امـا هرقـدر لايـه‌هـاي سطحي، ويژگي‌هاي محيطي و بومي‌سازي را از اساطير و افسانه‌ها بـزداييم، سـرانجام بـه پيكرهاي تنومند و واحد مي‌رسيم كه در غالب ملل مشترك است که مفهوم پیدا می‌کند و همگي را به يك مبدأ در اثر خود به نام قدرت اسـطوره وصل مي‌كند.

رستم از من چه می‌خواهد؟ من از او؟

اگر از خیابان خیام، منطقه گردشگری سپاد عبور کرده باشید، حتماً مجسمه‌ی غول‌پیکر رستم، ایستاده در  ورودی شهربازی قهرمانان را دیده‌اید. مجسمه‌ای غول‌پیکر که بی‌شباهت به رؤیای کودکان نیست.

مبلمان شهری نیاز اساسی شهرهای خلاق و تعامل محور

امـروزه نقـش مبلمـان شـهری در خدمت رسـانی بـه شـهروندان بـر کسـی پوشـیده نیسـت؛ چـرا كـه مسـلم اسـت علاوه بـر خدمات رسـانی، حفـظ هویـت و زیبایـی سـیمای شـهری نیـز از اولویت بالایی برخـوردار اسـت. گسـترش صنعـت و مدرنیتـه در قـرن اخیـر و رشـد روزافـزون شهرنشـینی، پیامدهـای متعـددی را در زندگـی شـهری بـه ارمغـان آورده اسـت.

کارکرد تزئینات شهری در انعکاس هویت و فرهنگ شهرها

هـدف والا از زیباسـازی یـک شـهر ایجـاد محیطـی جـذاب، شـاد، خلاق و پرورنـده بـرای شـهروندان سـاکن در آن اسـت. محیطـی کـه علاوه بـر ارضـای حـس زیبایی‌شناسی سـاکنان خـود، قـادر باشـد تـا حداکثـر ارتبـاط را بـا مـردم و فرهنـگ جامعـه برقـرار سـازد. در ایـن میـان اسـتفاده از تزئینـات شـهری بـا پارچـه بـه دلیـل برخـورداری از شاخصه‌هایی […]